- ستم دیده
- مظلوم، ملهوف
معنی ستم دیده - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تحمل ظلم کردن ستم چشیدن
تحمل ظلم و ستم کردن، ستم کشیدن
مظلوم
کسی که به او ظلم و ستم شده، ستم کشیده، ستم رسیده، مظلوم، ستم زده، ستم چشیده
آنکه در جنگهای بسیاری شرکت کرده مجرب در فن جنگ
آنکه رنج و درد بیند
ستم دیده مظلوم، محنت دیده رنج کشیده
ستم دیده مظلوم، محنت دیده رنج کشیده
جنگ دیده، رزم آزموده
آنچه با قلم نوشته شده، برای مثال نظامی که در رشته گوهر کشید / قلم دیده ها را قلم در کشید (نظامی۵ - ۷۶۳)
سال خورد، سال خورده، سالمند، پیر
کسی که به او ظلم و ستم شده، مظلوم، ستمدیده
نوشته شده پیش پاافتاده بی ارزش
سوکدیده کسی که یکی از اقوامش فوت کرده عزادار جمع ماتم دیدگان: ازان چون زلف ماتم دیدگان ژولیده زنجیرم که چون برگ خزان دیده است زور دست تدبیرم. (صائب آنند)
مصیبت دیده، سوگوار
کسی که غم و اندوهی به او رسیده، ماتم زده، غمگین
ماتم زده، غمگین
چیزی یامحلی که رطوبت بدان رسیده نمناک